شعر طنز(پشه و ازدواج مجدد!!!)
شعر طنز(پشه و ازدواج مجدد!!!)
آن شنیدم پشه ی زن مرده اي!
پشه زن مرده و افسرده اي!
چون عیالش مرد در مرگش گریست
مدتی بی همسر و بی زن بزیست!
عاقبت گفتند او را دوستان!
هست فیلی ( ماده) در ( هندوستان)!!
شوهر او زد از این دنیا به چاك!!
زیر ماشین رفت ناگه شد هلاك!!
خواستگاري کن که آید در برت!
چون که تنهایی. شود او همسرت!
این نصیحت پشه را خوشحال کرد!!
زود از این گفتار استقبال کرد
بال پر بگشود در روي هوا
رفت سوي فیل . با شور و نوا
پشه او را خوشگل و زیبا بدید
عشقی از وي آمدش در دل پدید
گفت اي فیل ملوس و عشوه گر!!
از همه خوبان عالم خوبتر!
آن شنیدم شوهرت رفته ز دست
مانده اي تنها که این خیلی بد است
من هم از روزي که بی زن مانده ام
پشه اي آواره و در مانده ام!
حرف مردم را نباید کم گرفت
بایدت این آبرو محکم گرفت
چاره این درد و هم راه علاج!!
ازدواج است ازدواج است ازدواج!!
تو زن من باش من نان آورت!!!!
فخر کن بر شوهر نام آورت !!!
فیل ماده چون شنید این حرف گفت:
ازدواج ما بود یک حرف مفت!
در نظر آور کنون آینده را
کی توانی داد خرج بنده را؟؟!
کودکی آید اگر از ما پدید؟!
از عجایب باشد و نوع جدید!!
مانع دیگر که اصل مطلب است!؟
باعث تشویش در روز و شب است!!
این که تو در آسمان پر میزنی!
کی دگ روي هوا فکر (( زنی)) ؟؟
شب نیایی گر به منزل . من کجا؟
دسترسی دارم به تو اي نا قلا؟؟؟
من چه می دانم کجا خوابیده اي ؟؟
یا براي من چه خوابی دیده اي؟؟
روز و شب من در زمین تو در هوا
وصلتی اینسان نمی باشد روا !!
بی تناسب چون که باشد ازدواج
جز طلاق آنرا نباشد خود علاج!
این طلاق و این جدایی ها همه
بین آدمها بود بی واهمه!!
پند من بشنو تو در ختم سخن!!
بی تناسب زن مگیر اي هم وطن!!
نظر بده تا دلی را شاد کنی
نظر ندادی الهی باد کنی




